داستان مورتال کمبت دسبشن

این قدرت و بوجود امدن به صورت شانسی نبود
من تقصیر کار بودم که هر چی شیطان میخواست رو در اختیارش میزاشم
و این من بودم که احساس ریدن رو درباره ی جلوگیری ددلی الاینس توسط قهرمان الدرگاد ها کور کردم و نتونستم جلوی ارتش درگن کینگ رو بگیرم
در اخر ریدن و خرابی و نابودی مونده بود که باید باهاش مقابله میکرد

خارج از ارزوی الدرگاد ها,ریدن مجبور شد به تنهایی جلو کوان چی و شنگ سونگ رو بگیره و چلنجشون کنه
ریدن تنها امید ازادی افراد ارترلم بود

ریدن تا اخر با دو تا سرسرر جنگید و پیروزی هم در دستانش بود ولی اما مخلوطی از قدرت کوان چی و شنگ سونگ خیلی قوی بود حتی برای تاندر گاد

ریدن باخت و ددلی الاینس برنده شدند

پیروزی عمر زیادی نکرد!!!!قدرت های کوان چی و شنگ سونگ به هم رو اورند و دیگر ددلی الاینسی وجود نداشت

کوان چی شنگ سونگ را کشت و در راهی که در پیش داشت پیروز شد ولی یک پادشاه واقعی از قدیم برای اوتورد تنظیم شده بود......و اون پادشاه برگشت

اناگا,فرمانروای سابق اوتورد,د درگن کینگ
کوان چی:نه این نمیتونه باشه
Quan Chi: No, it can't be.
اصل تاریخ کاملا برگشت!!درگن کینگ به اوتورد رفت و ارتشش رو اماده کرد برای از بین بردن هر کسی که سد راهش هست

در غم و ناراحتی دوستان جدیدی بوجود امدند تا دشمن مشترکشون رو از بین ببرند و قدرت اونها هم خیلی قوی و بزرگ شده بود

ریدن شروع کرد که باور کنه که حتی قدرت اون سه تا هم نمیتونه اناگا رو نگه داره و از بینش ببره

فقط یه شانس باقی مونده بود

کار ریدن به نفع درگن کینگ بود
زمانی که اشعه به اناگا برخورد کرد اناگا هم تغییر کرد
حالا اناگا کسیه که رلم هارو با پاهای خودش اونجوری که میخواد میتراشه و اصلاح میکنه

من احمقی بودم که این قدرت رو اوردم و فقط من میتونم اورو از بین ببرم
تولد حقه